بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم وفقنا و جيمع المشتغلين للعلم و العمل الصالح.
نگارش پايان نامه ضوابط، اصول و روشهايي دارد كه رعايت آن براي دانش پژوهان ضروري است. براي آشنايي با اين اصول و روشها مراجعه به كتب و مقالاتي كه به اين منظور تهيه گرديده لازم است. حتي لازم است كلاسهايي براي تدريس در اين موضوع برگذار گردد. آنچه در پي مي آيد آئين نامه پايان نامه نويسي يا رساله اي در اين باب نيست و دانش پژوه را بي نياز از مراجعه به منابع مربوطه نمي كند. نكات زير برخي از يادداشتهاي نگارنده براي دانش پژوهاني است كه راهنمائي آنها را در نگارش رساله به عهده داشتهاست. از آنجا كه توجه به اين نكات را براي برخي از دانش پژوهان لازم ديدم، برآن شدم كه اين يادداشتها را در اختيار عموم بگذارم. به جهت ضيق وقت در تنظيم اين ياداشتها ممكن است برخي مطالب تكرار شده باشند و يا ترتيب منطقي رعايت نشده باشد كه از پيش پوزش مي طلبم.
1. مسئله و موضوع تحقيق بايد مورد دغدغه ذهني دانش پژوه باشد. درخواست تعيين موضوع از ديگران تحقيق را غير طبيعي، غير جدي و صوري خواهد نمود. لذا بهتر است دانش پژوه خود موضوع را انتخاب كند، نه اينكه از سوي فرد يا مؤسسه اي به او تحميل شود. تخصص، توانائي، سابقه، سليقه و مجموعه امكانات شخص در انتخاب موضوع دخالت دارد، لذا خود شخص اولي است به انتخاب آن. البته اگر پيشنهاد افراد يا مؤسسات با اين معيارها هماهنگ باشد منعي از قبول آن نيست.
2. در انتخاب موضوع دقت شود حتي الامكان موضوع جديد و تحقيق نشده باشد. دستكم از آن حيث و جهتي كه مورد تحقيق است لازم است نو باشد.
3. در پايان نامه بايد يك نظريه يا تز را باز نمود و به صرف گردآوري مطالب در باره يك موضوع بسنده نكرد.
4. موضوع اصلي پايان نامه بايد يك مسئله باشد، نه مسائل مختلف، و كوشش محقق بايد در جهت تنقيح و حل آن مسئله باشد. لذا از طرح مسائل مختلف و ذكر مطالبي كه در فهم و حل مسئله اصلي دخالت ضروري ندارند بايد اجتناب نمود. مباحث رساله از مقدمه تا نتيجه بايد در باره موضوع تعيين شده باشد؛ طرح بحث هاي بي ربط يا كم ربط مقبول نيست. رساله نويسي براي فراهم آوردن منبعي از اطلاعات در يك موضوع نيست، بلكه كوششي براي طرح یک مسئله، حل آن و پروردن يك نظريه است. مطالبي را كه در اين جهت ضروري نيست نبايد در رساله آورد، هرچند مطالبي مفيد باشند.
5. از موضوعات عام بايد اجتناب كرد. هرچه موضوع محدودتر باشد نتيجه تحقيق مفيدتر خواهد بود. مثلا عنواني چون ”ايمان از ديدگاه علماي اسلام و مسيحيت“ هيچگاه براي يك پايان نامه مناسب نيست. انجام چنين تحقيقي مستلزم آن است كه پژوهشگر آثار تمام كساني را كه در اسلام و مسيحيت در طول تاريخ در تمام جهان به زبان هاي گوناگون نوشته اند بخواند و مي دانيم كه چنين چيزي ممکن نيست. در عوض عنواني چون ”مقایسه ديدگاه غزالي و آكوئيناس در مسئله ایمان“ مي تواند موضوع يك پايان نامه دكتري قرار گيرد.
6. انتخاب موضوع نبايد از روي تفنن و ذوق باشد، بلكه بايد ملاك هاي مختلفي را در نظر داشت كه اهم آنها عبارتند از اهميت علمي مسئله، نو بودن و فايده و نياز به آن.
7. در انتخاب موضوع بايد توانائيها و امكانات علمي نويسنده و امكانات و تسهيلات عملي را مورد نظر داشت.
8. قبل از تعيين نهائي موضوع بايد از وجود منابع و امكان دستيابي به آن اطمينان حاصل نمود.
9. حتي الامكان از ترجمه يك اثر به عنوان موضوع پايان نامه اجتناب شود. پايان نامه نويسي براي تمرين تحقيق است و اين مقصود از ترجمه بر نمي آيد، مگر در رشته ترجمه.
10. تحقيق و تصحيح انتقادي متون با راهنمائي استاد متخصص در اين فن، نه هر عالمي، مي تواند به عنوان موضوع پايان نامه انتخاب شود.
11. محقق بايد قبل از تعيين نهايي موضوع، مطالعات گسترده اي داشته باشد تا هم صلاحيت موضوع را و هم صلاحيت خود را براي تحقيق احراز كند و حدود و ثغور مسئله را بداند و تير به تاريكي نيندازد.
12. رساله بايد مشتمل بر مقدمه، تاريخچه، بخش هاي اصلي، نتيجه و فهرست منابع باشد. در مقدمه بايد به معرفي، اهميت و طرح اجمالي موضوع و فرضيه تحقيق، بخشها و فصول پايان نامه و روش تحقيق اشاره نمود. در نتيجه به ذكر اجمالي از موضوع مورد بحث و نتايج بدست آمده بايد اشاره كرد. همچنين پرسش هايي كه زمينه را براي ادامه تحقيق فراهم مي سازند لازم است طرح گردد.
13. براي نوشتن پايان نامه وسعت مطالعات پژوهشگر در موضوع مورد تحقيق اهميت دارد. اين به معناي ذكر همه يافته ها در اثر تحقيقي نيست، بلكه به عنوان پشتوانه علمي تحقيق بايد مورد توجه باشد. در ذكر مطالب بايد گزينش همراه با دقت و وسواس داشت.
14. مطالعه و تحقيق جاي تفكر را نمي گيرد. لذا يافته هاي تحقيقي را بايد به عنوان مواد خام براي تفكر و زمینه خلاقيت استفاده نمود.
15. استاد راهنما بايد فقط راهنمايي رسالهاي را بپذيرد كه در موضوع آن تخصص دارد، در غير اين صورت دانش پژوه بازنده است.
16. استاد راهنما لازم است تمام رساله را به دقت و مكرر مطالعه نمايد و در هر مورد دانش پژوه را راهنمايي كند: هم از حيث محتوي، هم از جهت روش تحقيق، ويراستاري و منابع.
17. استاد راهنما نبايد مواضع خود را در مسئله مورد بحث بر دانش پژوه تحميل نمايد. دانش پژوه مي تواند نظري مغاير با نظر استاد راهنما داشته باشد مادام كه روش و اصول تحقيق را رعايت كرده باشد. اختلاف موضع علمي او با استاد راهنما نبايد در داوري استاد اثر گذارد.
18. دانش پژوه بايد در طول تحقيق با استاد راهنما در ارتباط باشد. تحويل رساله پس از پايان يافتن آن و نبود وقت براي تجديد نظر و تغيير در رساله پسنديده نيست.
19. دانش پژوه بايد نسبت به استاد راهنما حسن ظن داشته باشد و سختگيري هاي او را فقط براي ارتقاء علمي خود و بهترشدن رساله ببيند. همچنين توجه داشته باشد كه استاد و هيئت داوران در ارزيابي و نمره دادن، بر اساس تشخيص خود و صرفا بر مبناي معيارهاي علمي عمل مي كنند. سوء ظن نداشتن به استاد حداقل حقي است كه وي از دانش پژوه دارد.
20. دانش پژوه بايد آمادگي تغييراتي را كه استاد پيشنهاد مي كند داشته باشد و نبايد با طرح مشكلات شخصي از انجام پيشنهادات سرباز زند يا با چانه زني استاد را به كوتاه آمدن وادارد.
21. ملاقات با استاد بايد در زماني كه با توافق طرفين تعيين گرديده انجام گيرد، نه هرگاه كه دانش پژوه احساس نياز مي كند. پس از اتمام گفتگوي علمي نيز خوب است دانش پژوه جلسه را ترك نمايد و با بازكردن باب گفتگوهاي ديگر وقت استاد را نگيرد.
22. وضوح از ضروريات در نگارش است و حتي المقدور بايد از بكارگيري كلمات، تعابير و جملات مبهم اجتناب نمود.
23. به قواعد ادبي نگارش و جمله بندي توجه جدي بايد شود.
24. از اغلاط املائي حتي الامكان اجتناب شود.
25. آشنائي با رايانه براي پژوهشگر ضروري است. اگر پژوهشگر خود نوشتهاش را تايپ كند سرعت و دقت آن بيشتر و بهتر خواهد بود.
26. صرف گزارش و بيان دعاوي كافي نيست؛ در رساله نبايد فقط به توصيف نظريه ديگران پرداخته شود، بلكه دو امر در بررسي انديشه ها ضروري است: فهم و تحليل انديشه ها و نقد و ارزيابي آن.
27. به ربط و انسجام مطالب و فصول بايد توجه داشت. كنار هم آوردن مطالب بدون نشان دادن ربط آنها مطلوب نست.
28. توضيحات سودمند ولي غير ضروري را مي توان در پاورقي آورد بشرطي كه زياد نباشد.
29. از هرنوع اظهار فضل مستقيم و غير مستقيم بايد اجتناب نمود. آوردن مطالبي به قصد اظهار فضل شايسته نيست.
30. در نقل اقوال بايد به حداقل اكتفا نمود.
31. قواعد ويراستاري و نقطه گذاري و رسم الخط مطابق با ضوابط پذيرفته شده، نه سليقه اي، بايد رعايت شود.
32. ترجمه فارسي عبارات عربي یا زبان های دیگر آورده شود.
33. از بكارگيري تعابير عاميانه و اغلاط مشهورخود داري شود.
34. حتي الامكان از ذكر نام افراد به ويژه افرادي كه افكارشان مورد مناقشه است در متن نوشتار اجتناب شود، مگر اينكه صاحب نظريه مهم و قابل بحثي باشند؛ ولي بايد در پاورقي نام و آثارشان، اگر مورد بحث واقع شده اند، با تمام مشخصات ذكر شود.
35. از ابهام در استناد آراء بايد دوري جست. آرائي كه مورد بحث واقع مي شوند بايد روشن باشد از چه كسي و در كدام منبع آمده است، لذا حتما بايد منبع هرنظر يا قولي در پاورقي ذكر شود. تعابيري مانند ”برخي برآنند“، ”به نظر بعضي“، ”گفته مي شود“، ”يك نظر اين است كه“ و مانند آن جايي در پايان نامه ندارد. بايد روشن كرد قول و نظر از كيست.
36. فهرست منابع بايد مطابق با ضوابط رسمی مقبول تنظيم گردد و از اعمال سليقه شخصي اجتناب شود.
37. در فهرست منابع فقط بايد منابعي ذكر شوند كه از آنها به نحوي در تحقيق استفاده شده و در پاورقي هاي پايان نامه به آنها ارجاع شده است. مي توان بخشي را به فهرست منابع با عناويني همچون آثار مطالعه شده افزود.
38. اسامي افراد بايد حتي الامكان بدون القاب آورده شود.
39. همچنين از تعابير تحقير آميز و منفي بايد اجتناب نمود.
40. از انگ زدن و استفاده از برچسب هايي مانند غربزده، متعصب و سطحي نگر بايد احتراز جست.
41. از بكارگيري واژه هاي خارجي در متن جداً بايد اجتناب نمود، هرچند رايج باشند. بايد از معادل فارسي اصطلاحات استفاده نمود و در صورت لزوم واژه خارجي در پاورقي آورده شود.
42. ذكر مشخصات كامل يك اثر بار اول لازم است و در موارد بعد فقط به ذكر نام مؤلف و شماره صفحه بسنده مي شود. اگر مولف آثار مختلف دارد مي توان عنوان اثر يا تاريخ انتشار آن را ذكر نمود.
43. اسامي لاتين در پاورقي يك بار ذكر مي شوند و در موارد بعد تكرار آنها لازم نيست. همينطور ذكر تاريخ تولد و وفات اشخاص فقط بار اول لازم است.
44. يكنواختي و يكساني بايد در همه امور مانند روش ارجاع به منابع و رسم الخط كلمات حفظ شود.
45. از تكرار مطالب و اصرار و تأكيد بايد دوري كرد.
46. لازم است از پشت سرهم ذكر كردن كلمات مترادف اجتناب كنيم، مثل ”وضوح و روشني“.
47. سعي كنيم از منابع دست اول استفاده كنيم؛ به نقل قول ها و نسبت هاي ديگران چندان اعتماد نكنيم. به مشهورات اتكاء نكنيم.
48. انصاف و اخلاق ايجاب مي كند كه مطلبي را كه از اثري يا شخصي استفاده شده است ذكر شود. آوردن مطالب ديگران بدون ذكر منبع خلاف اخلاق و انصاف و به دور از جوانمردي است.
49. لازم است در موضوعي كه چيزي مي نويسيم از كساني كه قبل از ما در آن زمينه سخن گفته اند ياد كنيم و در تاریخچه بحث و فهرست منابع آثار آنها را بياوريم. با تغافل از سهم ديگران نمي توان مدعي ابداع شد.
50. براي بيان اهميت اثر خودمان به تحقير و تخفيف كارهاي ديگران نپردازيم. گاهي ديده مي شود شخص براي اينكه نشان دهد رساله اش يك نوآوري است نسبت به آثاري كه قبل از آن در زمينه همان موضوع پديد آمده يا تغافل مي كند و يا سعي در بي اعتبار كردن يا كم اهميت نشان دادن آن مي نمايد.
51. تشكر و سپاسگزاري از كساني كه در پديد آوردن اثر سهم داشته اند (اعم از اساتيد، مشاوران، دوستان، همكلاسي ها، خانواده و شاگردان) با اشاره اي به سهم آنها يك الزام اخلاقي است. از تشكر كردن از عناوين كلي و مبهم مانند ”در اينجا لازم مي دانم از همه كساني كه به نحوي در پديد آوردن اين اثر مرا ياري كرده اند سپاسگزاري كنم“ خود داري شود. اين نوع سپاسگزاري كه طرف مورد سپاس نامعلوم است، مهمل و لغو است و نشان مي دهد كه شخص مايل نيست كساني را كه به آنها مديون است معرفي نمايد و اين ريشه در غرور و كبر دارد. در سپاسگزاري نيز رعايت اعتدال خوب است. از مبالغه و تملق بايد اجتناب كرد.
52. قبل از تقديم نهائي اثر لازم است آن را به يك ويراستار متخصص در فن ارائه داد.
53. پس از رعايت همه آنچه گفته شد، بازنگري رساله و تصحيح و حذف مطالب غير ضروري لازم است.
54. سخن آخر آنكه، هر رساله اي بايد گامي باشد در پيشبرد معرفت بشري. اين امر داراي دو مؤلفه است: محتوا و صورت. پس محقق دو وظيفه به عهده دارد: توليد علم و عرضه آن. در مقام نخست انتظار مي رود كه رساله حاوي ابداع و نوآوري در يك موضوع باشد. در مقام دوم انتظار مي رود كه مؤلف يافته/هاي خود را به متقن ترين و شيواترين صورت عرضه نمايد. توجه به نكات يادشده مي تواند دانش پژوه را در اين رسالت خطير كمك نمايد. ان شاء الله.