نشاط علمی به چه معنا است و در چه شرایطی محقق می شود؟
مراد از نشاط علمی رونق فعالیت مولد علمی است، چه در زمینه تحصیل و چه در زمینه پژوهش. برای نشاط علمی عوامل و زمینه هایی لازم است. داشتن انگیزه و هدف و امید از یک سو و فراهم بودن امکانات تحصیل و پژوهش و برنامه ریزی عقلانی و علمی از سوی دیگر از عوامل بسیار تأثیرگذار در نشاط علمی است. متاسفانه بسیاری از کسانی که به دانشگاه می روند انگیزه هایی غیر علمی دارند، مثل کسب پرستیژ در جامعه و القاب دکتر و مهندس گرفتن، چشم هم چشمی، و اهداف مادی و مانند آن. طبیعتا کسی که عطش علم جویی ندارد و با با اهداف و انگیزه های دیگری به دانشگاه می آید هیچگاه نشاط علمی نخواهد داشت. سعی او این است که مراحل دانشگاهی را با حد اقل کوشش علمی طی کند. برای نمره و فرار از تکلیف با استاد چانه می زند و وقتی مقاله یا پایان نامه می نویسد با کپی و پیست و کار ضعیف سرهم بندی می کند. از چنین فرد و جمعی نمی توان انتظار نشاط علمی داشت. اگر تعداد اینگونه افراد در محیط علمی زیاد باشد، آن محیط علمی نه تنها نشاط نمی تواند داشته باشد، بلکه دچار رکود و انحطاط می شود.
نشاط علمی با ایجاد هیجان های سیاسی در فضای دانشگاه ها چه نسبتی دارد؟
هیجان های سیاسی مانع نشاط علمی است. علم باید دغدغه اصلی دانشجو باشد، نه مسائل دیگر. اگر جریان ها و جناح های سیاسی بخواهند از دانشگاه و دانشجو به عنوان ابزاری برای پیشبرد مقاصد شخصی یا گروهی و جناحی شان استفاده کنند، دانشجو در مسیری قرار می گیرد که با علم آموزی و تحقیق فاصله پیدا می کند. اما از سوی دیگر، چون دانشگاهی هم یک عضو جامعه است نمی تواند در برابر ناهنجاری ها، بحران ها و بویژه بی عدالتی در جامعه بی تفاوت باشد و قطعا این مسائل تأثیر منفی بر نشاط علمی او خواهد داشت. بنا بر این، سالم بودن فضای عمومی جامعه از عوامل نشاط انگیز برای پژوهشگر است.
چه ارتباطی بین نشاط علمی و تولید علم و تحول علوم انسانی وجود دارد؟ آیا می توان رابطه ای ترتیبی بین اینها متصور شد؟
بدون نشاط علمی امید تحولی نیست. وقتی نشاط علمی نباشد در بهترین فرض، وضع موجود تداوم می یابد و انتظار روی دادن اتفاق جدیدی را نمی توان داشت. در یک فضای افسرده و بی نشاط، خلاقیت و نوآوری افراد نمی تواند شکوفا شود.
برخی حوزه را به خشک اندیشی و محدود بودن دایره موضوعات پرداختی متهم می کنند. برخی نیز دانشگاه را به سرسپردگی و وادادگی در برابر اندیشه های وارداتی متهم می کنند، آیا این امور می توانند مانعی جدی برای نشاط علمی باشد؟
با صرف نظر از درست یا غلط بودن این گونه نسبت ها، قطعا تحجر مانع عمده ای در نشاط علمی است، چنانکه وادادگی و خودباختگی در مقابل بیگانه هم قطعا با نشاط علمی نمی سازد. اما باید توجه داشت که خود این اتهام زدن ها و صف بندی ها از عوامل مخرب در نشاط علمی است. یکی از آرمان های مقدسی که از آغاز انقلاب اسلامی به صورت یک شعار مطرح بوده، وحدت حوزه و دانشگاه است. این گونه انگ زدن ها، علاوه بر اینکه منصفانه نیست، مانع تحقق وحدت است. بله، تحجر و خودباختگی ممکن است در حوزه و دانشگاه مصادیقی داشته باشد، اما کل حوزه و دانشگاه را نمی توان به تحجر و خودباختگی متهم کرد. یکی از عوامل مؤثر در نشاط علمی در حوزه و دانشگاه، همفکری و تعامل مثبت حوزه و دانشگاه است. آنها باید به دارایی ها و ویژه گی های مثبت یکدیگر توجه و تمرکز کنند تا این تعامل سازنده صورت گیرد. حوزه وارث فرهنگ غنی و درخشان اسلامی است و دانشگاه مجهز به علوم روز و تجربه بشری در حوزه های گوناگون علم و فناوری است. پیوند این دو نهاد مقدس به عنوان یکی از ثمرات ارزشمند انقلاب اسلامی، می تواند الگویی جدید برای بهتر زیستن را به بشریت نشان دهد. البته نقد علمی و منصفانه نهادهای علمی خود موجب رشد و بلکه از عوامل ضروری در رشد و پیشرفت این نهادهاست. اما نقد باید منصفانه و همراه با اعتراف به جهات مثبت و توانائی ها و بدور از تعصب و بدبینی و بی احترامی باشد.
پژوهش های بی محتوا و فارغ از نگاه به نیازهای روز چقدر بر فضای نشاط علمی اثرگذارند؟
پژوهش ضعیف و فارق از توجه به نیازهای روز تنها برای آمار دادن مسئولان مفید است، اما برای پیشرفت علمی جامعه نه تنها سودی ندارد بلکه زیانبار است. نگاه آماری و کمیتی محض موجب افت علم و پژوهش است. صرف تعداد بالای دانشگاه و دانشجو و استاد و مقاله نمی تواند دلیلی بر پیشرفت یک جامعه باشد. پیشرفت هنگامی است که کمیت همراه با کیفیت عالی و قابل رقابت و کارآمد باشد.