معنای سخن آیت الله حسن زاده چیست؟

نقل شده است که از حضرت استاد آیت الله حسن زاده آملی رضوان الله تعالی علیه پرسیدند: بعد از شما به چه کسی مراجعه کنیم؟ گفتند: خودم! گفتند: حالت جسمانی شما که از بین می رود؟ گفتند: خودم!
منظور ایشان چیست و این سخن به چه معناست؟
پاسخ
می دانیم که بنام عرفان و تصوف جریان ها و گروه های مختلف با عقاید و رفتارهای گوناگون در طول تاریخ الی یومنا هذا شکل گرفته است. یکی از پدیده های مرتبط با این ماجرا داستان قطبیت و مرید و مرادی است که در گروه های دراویش شاهد هستیم. این موضوع البته غیر از بحث لزوم استاد در عرفان است و نباید با آن خلط شود. قطب دراویش فقط استاد و مربی نیست و یا اصلا استاد و مربی نیست. شأن و شئونی دیگر برای خود قائل است.
باید توجه داشت که بنام عرفان انواع سوء استفاده ها و عوام فریبی ها صورت می گیرد و افراد جاه طلب و تشنه دنیا گاه از این طریق و با سوء استفاده از این امر مقدس بدنبال نام و نان و اهوای خود می روند و قومی را گمراه می کنند.
در بسیاری از مواردی افراد جاه طلب با انتساب خود به بزرگان متوفی و ادعای تقرب به آنها و شاگردی در محضرشان و داشتن ارتباط خاص با آن بزرگان و داشتن اجازه مخصوصی از آنها برای خود کسب جایگاه می کنند و بدنبال آن برای خود دکان و دستگاه راه می اندازند و با بهره گیری از قدرت “استخرار” جمعی را زیر علم خود گردمی آورند تا از این نمد کلاهی نصیبشان شود.
بزرگان راستین عرفان چه در گذشته و چه در زمان ما هرگز برای خود تشکیلات و دم و دستگاه نساختند و در پی جلب توجه دیگران به خود نبودند و شأنشان اجل از این است که بخواهند از این طریق برای خود جایگاهی دنیوی جستجو کنند. آنها از دنیا و جاذبه های آن همچون شهرت و ثروت گریزان بوده اند.
بزرگانی مانند آیت الله بهجت و آیت الله بهاء الدینی و علامه طباطبائی قدس الله اسرارهم و بسیاری از شاگردان بی واسطه و باواسطه شان ازاین گروهند. آنها نه مدعی کشف و کرامت و شفا دادن و انجام اعمال خارق العاده بوده اند، نه دوست داشته اند به این امور شناخته شوند، گرچه برخی از آن بزرگان برخوردار از جایگاه های بلند معنوی بوده اند.
آنچه این بزرگان به آن اهتمام داشته اند اولا خودسازی و تربیت نفس در علم و عمل و ثانیا تعلیم معارف و تربیت مستعدان بوده است.
علامه حسن زاده با بصیرت و فراستی که حاصل ایمان است می خواهد راه را بر هرگونه سوء استفادۀ افراد از طریق ادعای انتساب به ایشان ببندد. او با این بیان می خواهد پیشگیری کند از اینکه فردا کسی مدعی شود که جانشین علامه حسن زاده است و از این طریق برای خود کسب اعتبار کند و جمعیتی را بدنبال خود راه اندازد.
علامه شاگردان بزرگ و شایسته ای دارد که هر یک استادان بزرگ حکمت و عرفان هستند و علاقمندان به معارف معنوی و تربیت اخلاقی از محضرشان فیض می برند، استادانی که ماموریت و رسالت خود را در تعلیم و تربیت می دانند و شأن و جایگاه دیگری برای خود قایل نیستند. معرف این اساتید معرفت و تربیتی است که از اساتیدی همچون آیت الله حسن زاده فراگرفته اند، نه چیز دیگر.
اما نکتۀ دیگری هم از این بیان می توان استفاده کرد و آن اینکه اولیای خدا با مرگ ارتباطشان با دنیا قطع نمی شود. هستند کسانی که حتی پس از مرگ قادر بر تصرف در نفوس و دستگیری از مستعدان هستند و می توان از روح آنها برای سیر در مسیر کمال مستفیض شد. والله العالم