تأثیرات الگو سازی مثبت و منفی رسانه ها
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اظهار داشت: متأسفانه تأثیر الگوی منفی بیش از الگوی مثبت است، زیرا برای پیروی از الگوی منفی تلاش و کوشش برای بدست آوردن چیزی یا رسیدن به جایی لازم نیست. با پیروی از الگوی منفی چیزی بدست نمی آوری، بلکه آنچه را که داری از دست میدهی و از دست دادن خیلی راحت تر از بدست آوردن است.
دکتر محمد فنایی اشکوری در پاسخ به این سؤال که باتوجه به اینکه الگوسازی یکی از راهکارهای اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی به شمار میرود، چه افرادی میتوانند به عنوان الگو مطرح باشند؟ به خبرنگار مهر گفت: اگر نگاهی به تعلیمات دینی در قرآن و سنت بیندازیم دو تدبیر برای تعلیم و تربیت و مقابله با ناهنجاری ها مییابیم. یکی تعلیم و آموزش قواعد و اصول است و دیگر الگو سازی است. یعنی قرآن کریم و سنت معصومین (ع) از یک طرف معارفی را ارائه دادهاند و اصول و فروع ارزش ها را آموزش داده اند و حتی به وعظ و نصیحت پرداختهاند و از طرف دیگر در کنار این آموزش، الگوهای عینی نشان داده اند.
وی افزود: زیرا برای تربیت، آموزش به تنهایی کافی نیست، الگو هم شرط است. برای اینکه معارف کلی، انتزاعی و عقلی هستند، ولی الگو بیشتر محسوس و به چشم آمدنی است، از اینرو تأثیر همگانیاش بیشتر است، جاذبه هم بیشتر دارد تا صرف بیان مقررات. کلیات برای فرزانگان و خردمندان شاید جذاب است، اما برای عموم مردم در کنار آن باید الگو سازی بشود. البته همگان نیازمند آموزش هستند، اما ارائه نمونه عینی مکمل آموزش است.
این نویسنده و محقق تصریح کرد: در مورد پیشوایان دینی هم داریم که سنت آنها حجیت است و باید از آنها تبعیت شود. در تعریف سنت هم میگویند سنت عبارت است از گفتار و رفتار معصومین(ع) یعنی رفتار هم جزو سنت است. رفتار همان چیزی است که در بحث از الگو اهمیت دارد. یعنی ما هم از سخنان معصومین (ع) و هم از رفتار، منش، شخصیت و شیوه مواجهه آنها با امور، وقایع و افراد بهره میبریم. این اهمیت الگوسازی و اسوه بودن را نشان میدهد. برترین الگوی انسانی پیامبر اعظم است که انسان کامل و کاملترین انسان است، چنانکه قرآن کریم می فرماید: و لکم فی رسول الله اسوة حسنة.
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: داستانهای قرآن کریم در پی ارائه الگوهای مثبت برای پیروی کردن از خوبی ها و الگوهای منفی برای دوری از بدیها است. برای مثال در داستان حضرت یوسف پاکدامنی و ابعاد والای شخصیتی حضرت یوسف الگوی مثبت است که باید از آن درس بگیریم و برادران یوسف الگوی منفی هستند که بایستی از اعمال آنها اجتناب ورزیم، همچین در داستان ابراهیم و نمرودیان و موسی و فرعونیان.
فنایی ادامه داد: در فرهنگ ایرانیمان هم که متأثر از اسلام است همینطور است. وقتی به حماسه فردوسی نگاه میکنیم چهرهای که حکیم طوس از رستم ارائه میدهد فقط یک آدم قوی و قدرتمند و زورمدار نیست، بلکه علاوه بر قدرت، اخلاق و معنویت و جوانمردی درجای جای داستان برجسته است. یعنی فردوسی آگاهانه الگوی زیستن انسانی را به ما ارائه میدهد، نه اینکه فقط بخواهد با افسانه های هیجان انگیز سر ما را گرم کند.
وی تصریح کرد: الگوی منفی بسیار مخرب و ویرانگر است. متأسفانه امروزه رسانهها افرادی که الگو شدن آنها تأثیر منفی بر جوانان میگذارد را مطرح میکنند. معمولا کسانی را که فقط در یک بعد موفق بوده اند بدون توجه به اینکه شخصیت کلی آنها به لحاظ انسانی و معنوی و اخلاقی چگونه است برجسته میکنند. حال اگر این الگوی معرفی شده تربیت اخلاقی درستی نداشته باشد الگو شدن و قهرمان شدنش میتواند برای اخلاق و معنویت بسیار زیانبار باشد.
این استاد دانشگاه ادامه اداد: گاهی حتی بعضی از مسئولان هم توجهی به الگو سازی در رسانهها ندارند. مثلا به کسانی که در یک بعد احساسی و ظاهری برجستگی دارند توجه بیشتری می کنند تا به افرادی که در بعد علمی، معنوی و خدمت رسانی به جامعه موفق هستند. این برخورد ها همه در الگو پذیری نوجوانان و جوانان از اینها تأثیر دارند. آیا اگر یک دانشمند، یک خدمت گذار، یک نویسنده متعهد، یک انسان فداکار الگو باشد بهتر است یا کسی که فقط در یک رشته ورزشی یا بازی گری توانائی دارد و لی از جهت شخصیتی و تربیتی قدمی در راه خودسازی برنداشته است؟
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: باز در فرهنگ ایرانی ما می بینیم که در بین این همه پهلوانان که در تاریخ بوده اند کسانی مثل پوریای ولی قهرمان می شوند و نامشان زنده می ماند، چرا که در کنار قدرت و مهارت و پهلوانی از معنویت و جوانمردی و خداترسی برخوردار بودند. ما باید این خط را ادامه دهیم، نه اینکه در مسئله الگوسازی سنت غنی اسلامی و ایرانی خود را فراموش کنیم و چشم بسته از مدل غربی تبعیت کنیم.
این محقق و پژوهشگر مسائل فرهنگی در مورد اینکه تأثیر ناهنجاریهای اجتماعی نظیر زورگیری و قتل و درگیری و… بر امنیت ذهنی و روانی افراد جامعه چیست هم اظهار کرد: اگر فیلمهای خشن پخش کنیم و در آن کسی که فقط زور و قدرت دارد در چشم نوجوان و جوان محبوب و موفق نشان دهیم یک اثرش رواج خشونت و بد اخلاقی در جامعه و زندگی عینی است. اگر قهرمانان فیلم ها و داستان ها و رمان های ما گرفتار شهوات باشند بیننده و خواننده را هم بدنبال خود در همان مسیر می کشند. ما در معارف دینی داریم که اشاعه منکرات نباید صورت بگیرد و زشتی ها نباید در معرض دید و چشم دیگران قرار بگیرند، زیرا از این طریق قبح آن از بین می رود و رفتار ناهنجار عادی می شود و در جامعه رواج مییابد. متأسفانه امروزه با توسعه رسانهها، اخبار منفی و وقایع منکراتی گسترش مییابند و آثار منفی آنها نیز گسترش می یابد.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: متأسفانه تأثیر الگوی منفی بیش از الگوی مثبت است، زیرا برای پیروی از الگوی منفی تلاش و کوشش برای بدست آوردن چیزی یا رسیدن به جایی لازم نیست. با پیروی از الگوی منفی چیزی بدست نمی آوری، بلکه آنچه را که داری از دست میدهی و از دست دادن خیلی راحت تر از بدست آوردن است. به علاوه، رفتار الگوی منفی مطابق هوا و هوس انسان است و از این جهت دنباله روی از آن آسان است و نیازی به مجاهده و همت والا ندارد.