محمد فنايي اشکوري، دانشيار مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(ره)، با اشاره به اين که تعيين نسبت دين و عرفان امري بسيار مهم است، گفت: يکي از مباحث کليدي و سرنوشت ساز درباره عرفان و دين که با ابهامات بسياري همراه است تعيين نسبت ميان آنهاست. فنايي اشکوري افزود: اين ابهامات از سويي موجب مخالفت گروهي از اهل شريعت با عرفان شده و از ديگر سو جمعي از طالبان عرفان را به بيراهه کشانده است.
عرفان نه ضد دين، نه بيگانه از دين، نه عين دين و نه جزئي از اجزاي دين است، بلکه عرفان بعد باطني دين است.
اين محقق و مدرس در ادامه سخنانش اظهار کرد: برخي عرفان را غير از دين و حتي ناسازگار با آن مي دانند، بر همين اساس گروهي به عرفان دل بسته و از دين گسسته اند و جمعي به دين پيوسته با عرفان به نزاع برخاسته اند. فنايي اشکوري تصريح کرد: گروه ديگر هم که عرفان را سازگار با دين مي دانند در تعيين نسبت ميان آن دو اختلاف نظر دارند. برخي عرفان را عين دين يا گوهر آن تلقي مي کنند و دسته اي آن را جزئي از اجزاء دين به شمار مي آورند.
وي با تأکيد بر اين که تعيين نسبت ميان دين و عرفان جز با کاوش در ماهيت دين و عرفان ممکن نيست، اذعان کرد: نظريه اي که در اين مجال تبيين و اثبات مي شود اين است که عرفان نه ضد دين، نه بيگانه از دين، نه عين دين و نه جزئي از اجزاي دين است، بلکه عرفان بعد باطني دين است.
فنايي اشکوري در ادامه سخنانش اظهار کرد: در پرتو اين نظريه، با روشن شدن نسبت دين و عرفان، چيستي آن ها نيز مشخص مي شود و به بسياري از پرسش ها و شبهاتي که درباره عرفان و رابطه آن با دين وجود دارد پاسخ داده مي شود. وي گفت: علاوه بر اين، معياري روشن براي تشخيص عرفان اصيل از عرفان هاي ناقص، التقاطي و شبه عرفان ها به دست مي آيد. اين بحث علاوه بر بعد علمي و آکادميک، نتايج و آثار عملي و رفتاري نيز دارد