1-درچه بستر اجتماعی قضاوت عجولانه شکل می گیرد و نهادینه می شود؟
داوری یا برپایه عقل صورت می گیرد، یا برپایه جهل. داوری برپایه عقل نتیجه روند تعقل و خردورزی است، بنابراین نمی تواندعجولانه باشد؛ بلکه نیازمند مطالعه، تحقیق و تفکر است. اما داوری برپایه جهل بر مقدماتی مثل تفکر، مطالعه و تحقیق مبتنی نیست، از این رو عجولانه است. بسیاری از داوری ها برپایه احساس مثبت یا منفی است، که آن هم ریشه در جهل دارد نه عقل. داوری احساسی منفعلانه و بدون تمهیدات و در نتیجه شتابزده است.
2- در جامعه ما به لحاظ فردی این ویژگی تا چه میزان در میان افراد وجود دارد و چگونه می توان آن را اصلاح کرد؟
از میزان آن خبر ندارم، چون در این زمینه مطالعه میدانی و آماری نکرده ام. اما داوری و حکم برپایه شایعات، سوء ظن، خیال و پندار و تقلید و تأثر از رسانه های دروغ پرداز کم نیست و این امر متاسفانه در بین تحصیل کردگان و اصحاب سخن و قلم هم دیده می شود. راهی جز تعلیم و تربیت خرد محور که کار دشوار و دیربازدهی است سراغ ندارم.
3-در دین اسلام چه رهنمودهایی برای پرهیز از این خصلت بیان شده است؟
دعوت مکرر و مؤکد قرآن کریم به تفکر و تعقل و تدبر و محکوم کردن سوء ظن و تقلید و تعصب و دنباله روی بدون خردورزی بهترین رهنمود برای اجتناب از شتابزدگی در داوری است. قرآن می گوید اگر از فاسقی (مثل بی بی سی، و سی ان ان و فاکس نیوز) خبری شنیدید بدون تحقیق آن را تلقی به قول نکنید. ‘گاهی یک شایعه در بین یک ملت ممکن است منتشر شود و بر اثر تکرار زیاد یقینی تلقی شود، اما در واقع هیچ اساسی نداشته باشد و منشأش کینه توزی و تهمت یک فرد تربیت نشده باشد. شایعاتی که معاویه علیه اهل بیت بویژه امام علی و امام حسن علیهما السلام منتشر کرد هنوز پس از پانزده قرن در بین بسیاری رواج دارد. البته تنها بی خردانند که قضاوت هایشان را بر شایعات بنا می کنند. برپایه ظن، سوء ظن، بدون برهان، بدون بینه، براساس شایعات داوری کردن همان چیزی است که قرآن کریم مکرر و مؤکد رد می کند. قرآن کریم درباره قضاوت های شتابزده غیر مبتنی بر تعقل با لحن خاصی می فرماید: مالکم کیف تحکمون! خردمند و مؤمن جز برپایه علم سخن نمی گوید. امیر المؤمنین در اینجا می گوید: أقولا بغیر علم؟ آیا بدون علم یقینی لب به سخن می گشایند!