گفتگو درباره انتخابات پیش رو
یک نماینده خوب چه ویژگی های باید داشته باشد؟
فنائی اشکوری: وظیفۀ نمایندۀ مجلس قانون گذاری است. اولین ویژگی نماینده این است که باید دانش و اطلاعات کافی درباره قوانین کشور، مسائل گوناگون مملکت، مشکلات و چالشها، راه حل ها و دورنما و تصویر روشنی از پیشرفت کشور و آینده آن داشته باشد. علاوه بر این نماینده باید در یک حوزه از حوزه های مرتبط با اداره کشور تخصص داشته باشد، مانند اقتصاد، حقوق، تعلیم و تربیت، صنعت، علم، رسانه و مانند آن.
ویژگی دیگر نماینده این است که باید تعهد، دلسوزی و شایسگی اخلاقی برای احراز این منصب مهم و تأثیر گذار را داشته باشد. پیشینه فرد در مشاغل و مناصبی که داشته تا حدی می تواند نشان دهنده شایستگی او باشد. اگر تعهد، اخلاق، معنویت و عشق به مملکت در نماینده نباشد نقشش در مجلس مثبت نخواهد بود و ضررش بسیار بیشتر از نفعش برای کشور خواهد بود. او باید شجاعت و قاطعیت ایستادن در مقابل مقامات و نهادهای متخلف را داشته باشد ، از مافیاها نهراسد و ناهنجاری ها در اداره کشور را برنتابد. باید به گونه ای باشد که تهدید و تطمیع در او اثر نداشته باشد.
ویژگی مهم دیگر نماینده، انقلابی بودن است. پایبندی به اصول انقلاب و قانون اساسی،عزتمندی، استقلال خواهی، تسلیم نشدن در برابر دشمن وزیاده خواهی های او و مرعوب نظام سلطه نبودن و در مقابل لوایح ذلت بار ایستادن از ویژگی های مهم نماینده مطلوب است.
گاهی دیده می شود برخی صاحبان منصب از جمله بعضی از نمایندگان مجلس از این موقعیت برای منافع شخصی خود سوء استفاده می کنند. پارتی بازی و انواع مفاسد اقتصادی و سوء استفاده از این موقعیت بسیار دیده می شود. چگونه می توان از این وضعیت پیشگیری کرد؟
این اشکال بیش از اینکه به نماینده باشد به قانون و نظارت است. قانون باید به گونه ای طراحی شود که افراد نتواننداز موقعیت و منصبی که دارند برای منافع خود سوء اسفاده کنند. قدرت و جایگاهی که نماینده مجلس در کشور ما دارد فساد خیز است. دلیلی ندارد که نماینده این اندازه قدرت داشته باشد. برای پشگیری از این مفسده باید قانونی تصویب شود که نماینده مجلس، کار و شأنی جز قانون گذاری و نظارت نداشته باشد. کارهای عمرانی و مشکلات مناطق را باید با سازوکار دیگری حل کرد، مثلا از طریق شوراهای شهر و روستا، نه نماینده مجلس. اگر چنین باشد افراد آن شوق و عطشی را که امروزه برای نماینده شدن دارند نخواهند داشت. مطمئن باشید کمتر کسی پیدامی شود که چنین شوقی برای قانونگذاری داشته باشد. البته قطعا هستند کسانی که از روی احساس مسئولیت و دلسوزی گام در این وادی می نهند، اما این افراد همیشه در اقلیت هستند. علت این عطش و شوق بی پایان و ثبت نام هزاران نفر برا ی نماینده شدن، مزایای شخصی و مادی است که این منصب دارد بطوری که افراد بسیاری خود را به آب و آتش می زنند و از هر وسیله ای برای رسیدن به این صندلی استفاده می کنند. قطعا این شوق در اکثر افراد هیچ ربطی به علاقه آنها به خدمتگذاری و قانونگذاری ندارد. این قدرتی که نماینده دارد و با دخالت و سفارش و تلفن و ارتباط هرکاری می تواند بکند فساد زاست و این فساد نه با نصیحت رفع می شود، نه با تهدید و نه با توصیه مردم به انتخاب افراد صالح، چنانکه به تجربه اثبات شده است. تنها راه آن قانونی است که دست نماینده را برای هرکاری جز قانونگذاری ببندد و نظارت دقیقی که همه کارهای او را زیر ذره بین قرار دهد و پیگیری کند. در غیر این صورت راهی برای گریز و اجتناب از فساد و سوء استفاده و راه یافتن افراد نامناسب به مجلس نیست.
نکتۀدیگری که مایلم بگویم این است که قانوگذاری در باره حوزه اختیارات نمایندگان و محدودیت ها ی آنها نباید به عهده مجلس شورای اسلامی باشد، بلکه باید در جای دیگری مثل مجلس خبرگان یا مجمع تشخیص مصلحت این کار صورت گیرد. البته سازوکار قانونی آن باید مشخص شود. مجلس باید درباره همه چیز قانون وضع کند جز درباره خود. بعید است اکثریت افرادحاضر شوند لوایحی مانند کاهش حقوق و مزایای نمایندگان، کاهش قدرت و اختیارات آنها، شفافیت آراء، محدود بودن دوره های نمایندگی و هر چیزی که به ضررشان باشد رأی دهند. چنانکه بارها شاهد بوده ایم.
به نظر شما مردم در رأی دادن چه نکات و ملاحظاتی را درباره کاندیدای مورد نظر خود خوب است در نظر داشته باشند؟
اول اینکه سه ویژگی را که در پاسخ سوال اول گفتم در نظر بگیرند: توانایی علمی برای قانونگذاری، سلامت اخلاقی و معنوی و انقلابی بودن. نکته دوم این است که ممکن است تشخیص این ویژگی ها برای بعضی ها دشوار باشد، اما می توان گفت به چه کسانی رأی نباید داد. در بسیاری از موارد خود کاندیدا، نامناسب بودن خود را برای این منصب آشکارا اعلام می کند. بنا بر این، وقتی کسی خودش داد می زند که من شایستگی ورود به مجلس را ندارم و اگر به مجلس روم از این موقعیت برای منافع خودم سوء استفاده خواهم کرد، ما نباید به او رای بدهیم. خودش تکلیف ما را روشن می کند.
چطور چنین چیزی ممکن است؟ همه تلاش می کنند خود را شایسته و لایق این منصب بدانند، و الا کاندید نمی شوند؟
خیر ، بعضی ها داد می زنند که من اگر به مجلس روم به رای شما خیانت خواهم کرد و هیچ چیز جز منافع من برایم اهمیت ندارد؟ چطور؟ با گفتارشان این کار را نمی کنند، با رفتارشان اینگونه اعلام می کنند. کسی که در معرفی خود دروغ می گوید و خود را آن گونه که نیست معرفی می کند، فریبکاری می کند، کسی در تبلیغات انتخاباتی از روش های غیر قانونی و غیر اخلاقی استفاده می کند، کارناوال راه می اندازد، رقص و سازو آواز برپا می کند، چلوکباب می دهد، پول می دهد، رقیب را تخریب می کند، وعده های پوچ و غیر عملی می دهد، او فریاد می زند که شایستگی نمایندگی ر ا ندارد. کسی که در تبلیغات از روش های غیر اخلاقی و غیر قانونی استفاده می کند، قطعا و یقینا پس از نمایندگی مفسد و اختلاسگر و رانت خوار از آب در خواهد آمد و از موقعیتش استفاده سوء خواهد کرد. این بهترین معیار برای شناخت افراد نامناسب است.
شرکت در انتخابات چه اندازه اهمیت دارد؟ آیا وجود مشکلات می تواند توجیه گر عدم شرکت در انتخابات باشد؟
یکی از مواردی که بصیرت یا بی بصیرتی افراد مشخص می شود اینجاست. منافع ملی، امنیت، اعتبار و آینده کشور به انتخابات گره خورده است. چطور کسی که به وطن و کشورش عشق می ورزد می تواند نسبت به امری که این اندازه مهم است بی تفاوت باشد؟ وجود مشکلات هیچ ربطی به شرکت نکردن در انتخابات ندارد. اتفاقا چون مشکلات هست باید بیشتر و پرشور و تر با چشم بازتر شرکت کنیم تا بتوانیم به رفع این مشکلات کمک کنیم. کسی که در انتخابات شرکت نمی کند چه جوابی در برابر شهیدانی که خون پاکشان را برای حفظ و اعتلا و اقتدار و سربلندی و امنیت این کشور دادند دارد؟ این کمترین کاری است که هرکسی باید برای کشورش و آینده خودش انجام دهد. حاج قاسم ها برای این کشور قطعه قطعه شدند، آیا سزاوار است ما دم از ایرانی بودن وعشق به مملکت بزنیم اما به توصیه آمریکا و صهیونیسم و بوق های دشمنان این ملت گوش دهیم و به صف آنها بپیوندیم و زمانی که کشور ما به حضور ما احتیاج دارد خود را کنار بکشیم؟