كسب معرفت عرفانی راهی جز التزام به شريعت ندارد

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، نخستين نشست از سلسله نشست‌های «سومين جشنواره ملی مطالعات قرآنی دانشجويان كشور» با عنوان «مبانی و ماهيت عرفان اسلامی» با سخنرانی محمد فنايی‌اشكوری، عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) در خبرگزاری ايكنا برگزار شد.
گروه انديشه: عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) با بيان اين‌كه خاستگاه عرفان اسلامی قرآن و سنت است، اظهار كرد: برای دستيابی به معرفت عرفانی راهی جز التزام به شريعت وجود ندارد.

بنابر اين گزارش، فنايی‌اشكوری در آغاز سخنان خود عرفان را موضوعی پيچيده خواند و اظهار كرد: در دنيای امروز با وجود ظهور مسالك و مكاتب مختلف عرفانی، از جمله تنوع نحله‌های عرفانی مختلف در جهان اسلام، آشنايی بيشتر با حقيقت و عمق عرفان ضروری به نظر می‌رسد.
وی پس از ارائه گزارشی از كيفيت مواجهه اصناف مختلف با رابطه دين و عرفان در جهان اسلام به بررسی معنای لغوی عرفان پرداخت و عنوان كرد: واژه عرفان به معنای شناختن، ريشه قرآنی و روايی دارد و در روايات و معارف دينی ما به‌عنوان مثال در دعای كميل(يا غاية آمال العارفين) و حديث مشهور «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» مشاهده می‌شود.
عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، دلالت مفاهيم و معادل‌هايی چون «تصوف»، معنويت، رازوارگی(ميستيسيزم)، گنوستيسيزم را برای عرفان نارسا خواند و اظهار كرد: عرفان اسلامی در غرب غالباً با تصوف شناخته می‌شود و كمتر كسی برای آن واژه «عرفان» را به كار برده است.
فنايی‌اشكوری عرفان را مرادف «شناخت» دانست و با تشريح تفاوت ميان شناختن و دانستن عنوان كرد: اين شناخت از منظر عرفا نه به‌معنای شناخت حسی و عقلی، بلكه به معنای آگاهی بی‌واسطه شخصی جزئی به نحو حضوری و شهودی به وجودی غير از خود است.
وی با بيان اين‌كه عرفا می‌خواهند عالم هستی را به نحو حضوری و شهودی بيابند، ادامه داد: اين معرفت حضوری زمانی حاصل می‌شود كه ما با آن شیء ارتباط و اتصال وجودی داشته باشيم. به تعبير فلاسفه علت معلول را با علم حضوری می‌فهمد و بدان احاطه دارد، اما معلول فقط می‌تواند تا حد و درجه خاصی علت خود را بشناسد و شناخت حضوری او ناقص است.
عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) با بيان اين‌كه برخی عرفان را عين دين، برخی جزء دين و برخی ضد دين تلقی كرده‌اند، افزود: عرفان باطن عقايد و احكام و اخلاق است و آيات و روايات بسياری ناظر بر اين امر مهم هستند. معرفت عرفانی نيز رسيدن به باطن دين و متدولوژی كسب آن نيز بسيار متفاوت است و از راه تهذيب نفس و هم‌سنخ كردن وجود انسان با باطن دين به دست می‌آيد.
وی درباره خاستگاه و ويژگی‌های عرفان اسلامی تصريح كرد: خاستگاه عرفان اسلامی، قرآن و سنت است و اين عرفان از متن اسلام برخاسته است؛ برای دستيابی به معرفت عرفانی راهی جز شريعت نيست و اين شريعت خود ظاهر و باطنی دارد و اشتباه مخالفان عرفان از جمله سلفيه آن است كه عرفان يا تصوف تاريخی را كه در جهان اسلام وجود داشته و در طول تاريخ ناخالصی‌هايی به خود گرفته، معادل عرفان تلقی كرده‌اند.
فنايی اشكوری در تعريف علم عرفانی خاطرنشان كرد: عرفا يافته‌ها و تجربيات باطنی خود را بيان، تنظيم و تدوين كرده و به صورت علم درآورده‌اند و علوم عرفانی از جمله علومی هستند كه در طول تاريخ اسلام تأسيس شده و شاخه‌هايی چون عرفان عملی و نظری دارد. عرفان نظری عبارت از تأمل در گزارشات عارفان از شهود عرفانی و ارائه يك جهان‌بينی بر مبنای اين شهودهای عارفان و عرفان عملی نيز عبارت از دانش سير و سلوك و قواعد و مقررات تهذيب نفس است.
عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)در بخشی از سخنان خود عرفان را شناخت باطن عالم و حقايق قدسی خواند كه به واسطه تهذيب نفس حاصل می‌شود، اظهار كرد: عرفان بعد باطنی دين است، دين حقيقت يكپارچه‌ای است كه ظاهر و باطنی دارد. ظاهر الزامی است و از آن گريزی نيست و باطن برای كسی است كه همتش را دارد و برای رسيدن به باطن، راهی جز ظاهر وجود ندارد.
اين محقق و پژوهشگر در پايان سخنان خود گفت: خاستگاه عرفان ناب خود دين اسلام است، اما عرفان تاريخی از عوامل مختلفی متأثر شده است. عرفان اسلامی بيشترين تأثير خود را از اسلام و معارف اسلامی گرفته، اما در مسير تاريخ چيزهای ديگری از فرهنگ‌ها و اديان ديگر بدان اضافه شده و بايد برای بهره بردن از آن، ناخالصی‌ها و انحرافات افزوده شده بدان پالايش شود.
يادآور می‌شود، در پايان اين نشست مسابقه‌ای كوتاه از محتوای بحث در اختيار حضار قرار گرفت و فاطمه‌زهرا عزتی، فاطمه رجبی و مهدی اسماعيلی به‌عنوان برگزيدگان مسابقه انتخاب شدند كه جوايزی به آن‌ها اهدا خواهد شد.
 

شما همچنین ممکن است مانند بیشتر از نویسنده

یک پاسخ بفرست