فلسفۀ عرفان در ترازوی نقد

این مقاله در نشریه فلسفه دین، دانشگاه تهران در دوره 10، شماره 4، زمستان 1392، صفحه 27-60 چاپ گردید.

چکیده
فلسفه تفکرِ عقلی روش‌مند و نظام‌مند دربارۀ هر موضوعی است. یکی از موضوعات مورد علاقۀ فیلسوفان در طول تاریخ، عرفان یا تجربۀ عرفانی بوده است. عرفا در فرهنگ‌ها و سنت‌های گوناگون مدعی راه‌یافتن به باطن عالم و اسرار هستی بوده‌اند. برخی عارفان یافته‌های خود در تجربه‌های عرفانی را بیان کرده، تصویر خود از جهان و انسان را عرضه داشته‌اند. اینجاست که فیلسوفان وارد معرکه می‌شوند و به کنجکاوی و کاوش در چیستی عرفان و تجربۀ عرفانی و بررسی دعاوی عرفا و مبانی و نتایج آن پرداخته‌اند. از این حوزه از معرفت می‌توان با عنوان «فلسفۀ عرفان» یاد کرد. یکی از نقاط عطف در مباحث فلسفۀ عرفان، کتاب عرفان و فلسفۀ والتر استیس است. در این کتاب از مهم‌ترین مباحث فلسفۀ عرفان در حوزه‌های معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی و انسان‌شناختی بحث شده است. نظر به جایگاه این اثر و تأثیرگذاری آن در ایران و جهان، معرفی، تحلیل، نقد و بررسی تطبیقی آن اهمیت اساسی دارد. از آنجا که فلسفۀ عرفان رشته‌ای نوپا در جامعه ماست و مباحث آن منقح نشده و متون کافی در این زمینه تولید نشده است، نوشتار حاضر می‌تواند از گام‌های نخستین در شکل‌گیری و رشد این حوزۀ معرفتی باشد.
کلیدواژگان
استیس؛ تجربۀ عرفانی؛ عرفان؛ عرفان اسلامی؛ عقل؛ فلسفه؛ وحدت وجود

 

دانلود مقاله به صورت PDF

شما همچنین ممکن است مانند بیشتر از نویسنده

یک پاسخ بفرست