در گفتگو با خبرگزاری حوزه، دکتر محمد فنایی اشکوری در سخنانی با اشاره به روز جهانی فلسفه و برنامه ای که به این منظور در اکسپو تدارک دیده شده بود اظهار داشت: ایران قطب و مرکز فلسفه در جهان اسلام بوده است و بزرگترین فلاسفه اسلامی، ایرانی هستند. از دیرباز تا کنون ایران در فلسفه حرفی برای گفتن داشته است و جادارد این ظرفیت را به جهانیان معرفی کنیم. اگر امروز در جهان فلسفه و فلسفه جهان نامی از ایران نیست، این کوتاهی به خودمان برمیگردد؛ چرا که فلسفه اسلامی و فلاسفه گذشته و امروز خودمان را به جهانیان معرفی نکردهایم.
امروز ما باید با فلسفه و فلاسفه دنیا تعامل داشته باشیم، فلسفههای موجود را بشناسیم و داشتههای فلسفی خود را ارائه دهیم. متأسفانه تا کنون چنین اتفاقی نیفتاده و اگر هم شده بسیار ناچیز و محدود است.
فنایی اشکوری ادامه داد: در روز جهانی فلسفه برنامههای متنوعی در جهان برگزار میشود، و رویداد بینالمللی اکسپو در دبی فرصتی بود برای معرفی جهانی و بینالمللی فلسفه اسلامی که همگان از ظرفیت های علمی جمهوری اسلامی ایران مطلع شوند و با برنامه ای که تدارک دیده شده بود، مخاطب بینالمللی میتوانست با فلسفه اسلامی در ایران تاحدی آشنا شود، اما متاسفانه این درک در میان بسیاری از مسئولان ما وجود ندارد بطوری که نه تنها در این زمینه کمکی صورت نگرفت بلکه متاسفانه کارشکنی شد.
در برپایی این نمایشگاه زحمات زیادی کشیده بودند و توانسته بودند بخشی از فرهنگ و محصولات ایران را نمایش دهند، اما برای هدف اصلی که فلسفه وجودی نمایشگاه بود کار درخوری صورت نگرفته بود.
ساختمان پاویون ضمن اینکه زیبا و ابتکاری بود اما نمایانگر معماری ایرانی- اسلامی نبود و صبغه ایرانی روشنی نداشت.
اکسپو یک نمایشگاه عادی نیست که فقط محصولات و صنایع دستی مثل فرش و گلیم و تولیدات غذایی مثل سوهان و گز را در آن ارائه دهیم. بلکه اکسپو اولا محلی برای نمایش فرهنگ کشورها و ثانیا محلی برای نشان دادن آخرین پیشرفت های علمی و فناری است. به عبارت دیگر، شرکت کنندگان وقتی وارد یک پاویون می شدند در جستجوی آن بودند و سوال مقدرشان این بود که این کشور برای آینده بشر چه ارمغانی دارد. جای این تفکر در پاویون ایران خالی بود و اساسا ردپایی از این ذهنیت دیده نمی شد. مثلا به محض ورود در پاویون فرانسه با تصویر مجلدات آنسیکلوپدی (دائره المعارف فرانسه) روبرو می شدی که فرهنگ و دانش آن کشور را به بیننده انتقال می دهد. در پاویون روسیه به محض ورود تصویر و معرفی دانشمندان برجسته و گزارش آخرین پیشرفت های علمی را می بینی. همینطور دیگر کشورهای با فرهنگ و تمدن قابل طرح. اما در پاویون ایران نمایش تصویری رقص محلی اقوام ایرانی جلب توجه می کرد. آیا برجستگی فرهنگ ما رقص محلی است؟ آیا ارمغان ما برای آینده بشریت رقص است؟ دنیا به رقص ما نیازی ندارد و آنها خود بهتر می رقصند. فرهیختگان دنیا خیام و مولوی و ابن سینا و حافظ را می شناسند و ما باید اینها را معرفی می کردیم که اثری از اینها نبود.
فرهنگ کهن و استوار ایرانی اسلامی در این نمایشگاه برجستگی نداشت، چنانکه پیشرفت های علمی جدید ما هم در انجا انعکاس نداشت، در حالیکه اصل نمایشگاه برای این دو موضوع بود. ما اگر همین روز جهانی فلسفه را در آنجا به شکل مقبولی برگزار می کردیم می توانست یک پدیده منحصر به فرد در اکسپو باشد و ایران را با این ابتکار به عنوان پرچمدار حکمت و عقلانیت از همه کشورها متمایز کند.
در ادامه فنایی اشکوری، بر آسیب شناسی حضور ایران در نمایشگاه تأکید کرد و افزود: ضمن اینکه از زحماتی که کشیده شده است باید سپاسگزاری کرد اما آنچه پاویون ایران در این نمایشگاه عرضه می کند در خور عظمت نام ایران و نشان دهنده فرهنگ والای آن نیست. اگر می توانستیم داشته هایمان را به درستی معرفی کنیم بی شک شاهد صف طولانی جمعیت انبوه در مقابل پاویون جمهوری اسلامی ایران می شدیم، چنانکه در پاویون های بسیاری از کشورها چنین بود. لازم است با نگاه بی طرفانه و علمی وضع موجود و نوع نگرش به نمایشگاه اکسپو از سوی جمهوری اسلامی را بررسی کرد تا نواقص، ضعفها و کاستیها شناسایی و آسیبها برطرف شود تا در رویدادهای پیش رو، معرفی درستی از فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی داشته باشیم.
http://eitaa.com/dreshkevari