ابعاد معرفت النفس و نقش آن در استکمال نفس انسانی

دکتر محمد فنائی اشکوری

             منبع: فصلنامه علمی-پژوهشی حکمت اسلامی، شماره 9، (تابستان 1395)، ص 137-163.   

چکیده

معرفت نفس يا خود شناسي در همۀ فرهنگ های بشری دارای اهميت است. در دین، حکمت، اخلاق و عرفان بر خود شناسی تأکید می شود. پيام معروف سقراط اين بود كه ”خود را بشناس.“ خود شناسي در حكمت سقراط مبناي اخلاق و فضيلت است. اساساً غایت حکمت استکمال نفس انسانی است. دین نیز برای استکمال نفس و نجات و فلاح آن است و نیل به این غایت بدون معرفت و تربیت نفس میسر نیست. ازاین رو، قرآن کریم و روایات اسلامی بر اهمیت معرفت نفس به عنوان برترین معرفت و کلید حکمت و فضیلت تأکید دارند و رسالت انبیاء الهی را تعلیم و تزکیۀ انسان معرفی می کنند. این آموزه موجب شده است که حکما و عرفای اسلامی موضوع معرفت نفس را بطور جدی پی گیری کنند. حکمت الهی در این دیدگاه سفری است برای به کمال رسیدن نفس از طریق علم و عمل. به این جهت ملاصدرا حکمتش را در چهار مرحله از سفر نفس (اسفار اربعه) تنظیم کرده است. حکمت نظری، بنیادهای معرفتی و مبدأ و منتهای چنین سفری را ارائه می دهد و حکمت عملی راه و شیوۀ نیل به این غایت را تبیین می کند. مفهوم “اسفار اربعه” برگرفته از عرفان است که بر محور سفر نفس است. سالک همان نفس مسافر است. عرفان عملی شیوۀ طی این سفر را بیان می کند و عرفان نظری دستاوردهای این سفر و جغرافیای عالمی را که این سفر در آن واقع می شود تبیین می کند. آنچه این نوشتار پی گیری می کند تبیین ابعاد معرفت نفس و نقش این معرفت در استکمال نفس انسانی است. در این مقاله نخست تبیین می شود که معرفت نفس ابعاد گوناگون دارد و با روش های گوناگون تجربی، عقلی، نقلی و شهودی بدست می آید. با بکارگیری این روش ها شاخه های مختلف علمی در معرفت نفس شکل می گیرد، مانند روانشناسی، علم النفس فلسفی، معرفت النفس عرفانی و نفس شناسی دینی. سپس تأثیر انواع خود شناسی بر خودسازی و سلوک بررسی می شود.

واژگان کلیدی: معرفت نفس، خودشناسی، انسان شناسی، خداشناسی، خودسازی

 

 

شما همچنین ممکن است مانند بیشتر از نویسنده

یک پاسخ بفرست