پایان سریال «پایتخت» با پرداختی مناسب به تقویت روابط خانوادگی، تصویری قابل احترام از گذشت و آشتی را به نمایش گذاشت. جایی که اعضای خانواده با وجود چالشهای پیشآمده، به جای کینه ورزی، خطاها را فراموش کردند و مهربانی را جایگزین آن ساختند.
سه پیام کلیدی سریال:
۱. مبارزه با تعصبهای اجتماعی (در حوزه ازدواج): احیای سنت حسنه ازدواج مشروع و عقلانی، به جای تکیه بر تعصب های خشک کهن و هرزگی و بی ریشگی مدرن.
۲. گذشت به جای کینه (در حوزه اخلاق): خانواده زمانی پایدار میماند که اعضا خطاهای گذشته را رها کنند و محبت را مقدم بر اختلافات بدانند. همچنین، تأکید بر این که مادیات نباید به روابط اخلاقی آسیب بزند.
به نظر من زیباترین سکانس کل سریال و جمله طلایی آنجاست که هما از سالار میخواهد که آرزویش را بگوید و کودک با احساس معصومانه اش از خدا میخواهد که به او ۵۰ میلیارد بدهد تا به دعوای ارسطو و نقی پایان دهد. از این هنرمندانه تر نمی شد این نکته اخلاقی را بیان کرد.
۳. توجه به معنویت: پایان داستان در حرم امام رضا(ع)، یادآوری بود که توسل به اولیای الهی برای تقرب به خدا میتواند نقطه اتکایی برای حل مشکلات و رسیدن به آرامش باشد.
این روایت، با ترکیبی از مسائل اجتماعی، اخلاقی و معنوی، اثری تأملبرانگیز ساخت که هم واقعگرا بود و هم امیدبخش.
سریال جای نقد بسیار دارد که شایسته است با توجه به اقبال مردم به آن و اثرگذاری اش و کمک به تولیدکنندگان آن در ساخت قسمت های بعدی، به تفصیل از سوی کارشناسان مطرح شود.